سلام

من اینجا نشسته‌ام

راه می‌روم

می‌خوابم

و ...

در میان شما هستم و دلم جای دیگری است.

فکرم جای دیگری است و درنمی‌یابم آنچه را که در میان آنم. به اجبار تحمل می‌کنم و نمی‌دانم تا چه روزی دوام خواهد آورد در میان این جمع بودن را.

آه که چه رنجی می‌کشم از اینجا بودن و اینجا نبودن.

ای باری است که خودمان بر دوش نحیف زندگی نهادیم و چاره‌ای نیست جز آنکه تحمل کنیم تا در نهایت بشکنیم و برویم.