از کوچه بامداد

آنچه محظوظ کند جان را

۳۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

کتاب کوچه حرف آ (3) 10

کتاب کوچه: حرف آ

(3)10 آشیخ روباه

1) روباه، در افسانه‌های کودکان. || تصور روباه در جامه‌ی زهد از آن جهت حیله‌گری او را بیشتر تجسم می‌دهد که، جانور موذی از این رهگذر آسان‌تر می‌تواند به مرغ و ماکیان مردم دست یابد.

2) کنایه از هرکسی که به موذیگری و شیادی شناخته شده باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

عبید زاکانی - رساله صد پند (20-16)

16. خواجگان و بزرگان بی­مروت را به ریش تیزید.­

17. تا توانید سخنِ حق مگویید تا بر دل‌ها گران مشوید و مردم بی سبب از شما نرنجند.

18. مسخرگی، قوادی، دف زنی، غمازی، گواهی به دروغ دادن، دین به دنیا فروختن و کفرانِ نعمت پیشه سازید تا پیش بزرگان عزیز باشید و از عمر برخوردار گردید.

19. سخن شیخان باور مکنید؛ تا گمراه نشوید و به دوزخ نروید.

20. دست ارادت در دامن رندان پاکباز زنید تا رستگار شوید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

گلستان سعدی - باب اول در سیرت پادشاهان: حکایت خشم گرفتن پسر هارون‌الرشید

گلستان سعدی – در سیرت پادشاهان: حکایت خشم گرفتن پسر هارون‌الرشید.

یکی از پسران هارون‌الرشید پیش پدر آمد خشمناک که فلان سرهنگ‌زاده مرا دشنامِ مادر داد. هارون جُلَسای حضرت را گفت: جزای چنین کسی چه باشد؟ یکی اشارت به کشتنش کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به مصادره کردن و نفی. هارون پسر را گفت: ای پسرم کرم آن است که عفو کنی و اگر به ضرورت انتقام خواهی تو نیزش دشنام مادر دِه. نه چندان که انتقام از حد بگذرد که آنکه ظلم از طرف تو باشد و دعوی از قِبَلِ خصم.

 

نه مـردسـت آن به نزدیــک خـردمند              که با پـیـل دمـان پـیـکار جـویـد

بلی مرد آن کس است از روی تحقیق           که چون خشم آیدش باطل نگوید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

عبید زاکانی - رساله صد پند (15-11)

11. طمع از خیرِ کسان ببرید تا به ریش مردم توانید خندید.

12. گِردِ درِ پادشاهان نگردید و عطای ایشان به لِقای دربانان ایشان بخشید.

13. جان فدای یاران موافق کنید.

14. برکتِ عمر و روشنایی چشم و فرح دل در مشاهده نیکوان دانید.

15. ابرو در هم کشیدگان، گره در پیشانی آورندگان، سخن‌های به جد گویان، ترش رویان، کج مزاجان، بخیلان، دروغگویان و بد ادبان را لعنت کنید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

کتاب چیست؟

کتاب هدیه‌ای است که می‌توان بارها و بارها آن را گشود.

گریسن کیلر - نویسنده، قصه‌گو و فکاهی‌نویس آمریکایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

پست جدید صفحه گروه ترجمه قلم زرین

http://azkuceyebamdad.blog.ir/page/gptg

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

در هم نوشته‌هاش طناز سوم وظیفه

این در هم نوشته‌ها به روز شده است ... مطلب تازه دارم داغ داغ ... بخوانید لطفا پا در دهان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

کتاب کوچه حرف آ (3)8

کتاب کوچه: حرف آ

(3)8 برای بستن (جلوِ) دهن آمیرزا ...

نام کامل این آمیرزا یا آقامیرزا را استاد باستانی پاریزی (در آسیای هفت سنگ) «آقا میرزا بقای بیرجندی» ذکر کرده است. به هرحال، آمده است که این آمیرزا آخوندی بسیار سختگیر بوده در قلمرو مذهبی خود نفوذ کلام بسیار داشته و مسلمانان از خشم و غضبش نیک حساب می‌برده‌اند، که هر لغزش ناچیزی را به شدت کیفر می‌داده است.

معروف است که وقتی به گوش او رساندند که زنان در گرمابه‌های عمومی از بستن لُنگ طفره می‌روند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

عبید زاکانی - رساله صد پند (10-6)

6. حاضروقت باشید که عمرِ دوباره نخواهد بود.

7. هرکس که پایه و نسبت خود را فراموش کرد به یادش میارید.

8. بر خود پسندان سلام مدهید.

9. زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید.

10. مردمِ خوش‌باش، سب‌ک­روح، کریم­‌نهاد و قلندر­مزاج را از ما درود دهید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

حکایت

صاحبخانه‌ای را مهمانی رسید. خوان گسترد و غذا پیش آورد.

از آنجا که صاحبخانه اندکی ناخن خشک بود و نم پس نمی‌داد، دو سه لقمه‌ای که فرو برد گفت: ما را همین بس!

مهمان که اوضاع را چون دید برای آنکه قافیه را نبازد گفت: می‌خوریم تا هس!

صاحبخانه که دید مهمان دست بردار نیست گفت: اشتهای ما آمد پس!

و چنین بود که خوان نعمت را جاروب نمودند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی