از کوچه بامداد

آنچه محظوظ کند جان را

۶ مطلب با موضوع «فارسی شکر است :: امثال و حکم» ثبت شده است

جرم و بخشودگی

انسان تنها «به دست خدا منزوی شده است»؛ تنهایی هم جرم ما و هم بخشودگی ماست. مجازات ماست اما در عین حال بشارتی است بر اینکه هجران ما را پایانی است. این دیالکتیک بر همهی زندگی بشر حکمفرماست.

دیالکتیک تنهایی - اوکتاویو پاز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

کور کور را می‌جوید، آب گودال را!

چون دو بدمنش به معاشرت یکدیگر رغبت نشان دهند به مزاح یا به طعنه تمثیل کنند.

کتاب کوچه

احمد شاملو و آیدا سرکیسیان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

اگر ما برویم پشکل‌چینی، خره به آب پشکل می‌اندازد!

کتاب کوچه (15) 111: اگر ما برویم پشکل‌چینی، خَره به آب پشکل می‌اندازد!

(با امکان صرف افعال) || در غایت بی‌اقبالی خود یا دیگری مَثل آرند.

مترادف: قدم نامبارک محمود/چون به دریا رسد برآرد دود!

           بی‌طالع اگر مسجد آدینه بسازد/یا طاق فروریزد و یا قبله کج آید!

           آدمی را که بخت برگردد/شب اول عروس نر گردد/اسبش اندر طویله خر گردد!

کتاب کوچه - احمد شاملو و آیدا سرکیسیان

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

آبم است و گابم است، نوبت آسیابم است!

کتاب کوچه (15) 101

آبم است و گابم است، نوبت آسیابم است!

(گاب=گاو) || کنایه از گرفتاری‌های گوناگونی است که گاه در یک زمان و با هم برای شخص پیش می‌آید. || مترادف سه پِلِشک آید و زن زاید و مهمان عزیزت برسد [یا ز در آید]! * یه دردم و دو دردم/دسِّ بُریده و چش‌دردم [یا رنگِ زردم]! * اُوُم میاد، گُوُم مِزاد، زَنُمُم دَردِشَه! * اگر دردم یکی بودی چه بودی! * یک سر داشتن و هزار سودا.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

کتاب کوچه حرف آ (3)8

کتاب کوچه: حرف آ

(3)8 برای بستن (جلوِ) دهن آمیرزا ...

نام کامل این آمیرزا یا آقامیرزا را استاد باستانی پاریزی (در آسیای هفت سنگ) «آقا میرزا بقای بیرجندی» ذکر کرده است. به هرحال، آمده است که این آمیرزا آخوندی بسیار سختگیر بوده در قلمرو مذهبی خود نفوذ کلام بسیار داشته و مسلمانان از خشم و غضبش نیک حساب می‌برده‌اند، که هر لغزش ناچیزی را به شدت کیفر می‌داده است.

معروف است که وقتی به گوش او رساندند که زنان در گرمابه‌های عمومی از بستن لُنگ طفره می‌روند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

کتاب کوچه، حرف آ (3)5

کتاب کوچه: حرف آ

آسید عباس هم با من کومک کرد!

بیتی است که مصرع دومش این است:

که طبعش در غزلبندی‌ست هموار!

مقطع غزلی است که ظاهراً دو نفر با هم آن غزل را گفته‌اند و از این‌رو اسم هر دو بایددر تخلص بیاید. – مثل را در جایی گویند که کاری ناچیز را چند نفر به انجام برند، و بدان نیز فخر آرند.

[ع. ا. دهخدا، امثال و حکم]

|| سیّد را در تداول سِد (بر وزن دِل) و سِید (بر وزن سِیل) تلفظ می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی