از کوچه بامداد

آنچه محظوظ کند جان را

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سخن نغز» ثبت شده است

محلت کوران

در جامع بَعلَبَک وقتی کلمه‌ای چند به طریق وعظ می‌گفتم با جماعتی افسرده‌ی دل‌مرده و رَه از عالم صورت به عالم معنی نبرده. دیدم که نفسم در نمی‌گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی‌کند، دریغ آمدم تربیت ستوران و آینه‌داری در محلت کوران و لیکن درِ معنی باز بود و سلسله‌ی سخن دراز، در معنی این آیت: و نَحن اَقرَبُ الیه مِنْ حَبل الورید. سخن به جایی رسانیده بودم که می‌گفتم:

دوست نزدیکتر از من به من است

وینت مشکل که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که او

در کنار من و من مهجورم

 

من از شراب این سخن مست و فضله‌ی قدح در دست که رونده‌ای بر کنار مجلس گذر کرد و دور آخر درو اثر کرد. نعره‌ای چنان بزد که دیگران به موافقت او در خروش آمدند و خامان مجلس به جوش. گفتم: سبحان الله. دوران با خبر در حضور و نزدیکان بی بصر دور.

 

فهم سخن چون نکند مستمع

قوت طبع از متکلم مجوی

فُسحَتِ میدان ارادت بیار

تا بزند مرد سخنگوی، گوی

گلستان سعدی - باب دوم: در اخلاق درویشان - حکایت یازدهم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

سخن روز

تفاوت میان حماقت و نبوغ آنجاست که نبوغ محدودیت‌های خود را دارد.

الکساندر دوما

گروه ترجمه قلم زرین

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

سلام ... خدا حافظ

سلام
خداحافظ!

چیز تازه‌ای اگر یافتید،
بر این دو اضافه کنید
تا بل باز شود این در گم‌شده بر دیوار

حسین پناهی

HiBye

painting by Bradford Haubrich

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صادق زمانی