از کوچه بامداد

آنچه محظوظ کند جان را

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضرب المثل» ثبت شده است

بیا منو بخور!

 دست و رویت را آب بکش، بیا مرا هم بخور!

از روی مزاح به کسی گویند که بسیار خورده است و هنوز ادعای گرسنگی می‌کند. مترادف: تَهِ بشقاب (یا کاسه‌اش) را هم سوراخ کن بینداز گردنت!

کتاب کوچه

به کوشش

احمد شاملو و آیدا سرکیسیان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

عروس گوزو

عروسِ تعریفی گوزو از آب درمی‌آید!

«عروس تعریفی» کنایه از دختری است که داماد، ندیده و نشناخته، و تنها به اعتبار بَه‌بَه و چَه‌چَه عمه و خاله‌ی خود به همسری پذیرفته باشد. || جنسی که به‌صرف تبلیغ دلال خریداری شود معمولاً بد و خراب از آب در‌می‌آید.

مترادف: دختری که ننه‌اش تعریفش را بکند برای آقادائیش خوب است. مقایسه کنید با: بچه سوسکه از دیوار بالا می‌رفت، مادرش می‌گفت: «قربان دست و پای بلوریت!»

کتاب کوچه

به کوشش

احمد شاملو و آیدا سرکیسیان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

بی عرضه

حرف آ: (438) 439: به برف شاشیدن، آب نشدن!

تعبیری است از نهایت بی کفایتی و بی خاصیتی کسی: «بس که چُلمَن است، به برف بشاشد آب نمی‌شود.»

#کتاب_کوچه

به کوشش

#احمدشاملو و آیدا سرکیسیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صادق زمانی

مثل‌های آب‌دار

 ناله‌ی آب از ناهمواری زمین است!

هیچ چیز بی‌ انگیزه و علت نیست. مترادف: هیچ دودی بی آتش نیست.

 

 نه آب بیار، نه کوزه بشکن!

نه اظهار محبت و مهربانی کن، نه اسباب زحمت و زیان و ضرر شو! مترادف: آب اگر نمی‌آورد، کوزه هم نمی‌شکند!

 

 هر کسی آب دل خودش را می‌خورد!

سود حسن‌نیت و زیان سوءنیت هر کسی متوجه خود او می‌شود. مقایسه شود با: ثواب، راه به خانه‌ی صاحبش می‌برد. مترادف: هر کسی کار خودش، بار خودش، آبش به انبار خودش!

 

 هر کسی کار خودش، بار خودش، آبش به انبار خودش!

هر کسی مسئول کار و زندگی خویش است، هم‌چنان که سود و زیان کار هر کس متوجه خود او می‌شود. کودکان، در جزء آخر، به جای «آبش» می‌گویند «آتیش»، که لحنی از «آتش» است. مترادف: هر کسی آب دل خودش را می‌خورد.

کتاب کوچه

احمد شاملو - آیدا سرکیسیان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صادق زمانی

مشک خالی و پرهیز آب

(15)147: مشک خالی و پرهیزِ آب!

مشک دوزی

«پرهیزِ آب!» عبارتی است که سقایان و آبکشان هنگامی‌که با مشک یا سبوی پر آب از جای پر تردد می‌گذرند بانگ می‌کنند تا عابران را توجه دهند که خیس نشوند.

عبدالله مستوفی می‌نویسد:

«با مشک خالی پرهیز آب گفتن» نظیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صادق زمانی

کور کور را می‌جوید، آب گودال را!

چون دو بدمنش به معاشرت یکدیگر رغبت نشان دهند به مزاح یا به طعنه تمثیل کنند.

کتاب کوچه

احمد شاملو و آیدا سرکیسیان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

الهی آقا آب بخواهد!

(15) 114: ای خدا، آقا آب بخواهد! یا الهی آقا آب بخواهد!

مترادف: تنبل نرو به سایه، سایه خودش میایه!

هلو، برو تو گلو!

این پاتو وردارد حمّال/اون پاتو وردار حمّال!

اشاره به حکایت آن غلام است که از تشنگی می‌سوخت اما از تنبلی که داشت به میل خود برنمی‌خاست، و برای آن‌که ناچار به برخاستن شود دعا می‌کرد که «الهی آقا آب بخواهد!» در برخورد با مواردی نظیر این، به کنایه بر زبان می‌آورند.

کتاب کوچه

احمد شاملو - آیدا سرکیسیان

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

از بی آبی مردن بهتر، تا از قورباغه اجازه گرفتن!

کتاب کوچه: حرف آ (15) 109

از [یا به یا تو(یِ) یا در] بی آبی مردن بهتر، تا از قورباغه اجازه گرفتن!

مترادف: نه شیر شتر، نه دیدار عرب! 

نانت را با آب بخور، منت آبدوغ نکش! 

پس مانده‌ی گاو را به خر باید داد. 

اگر از در بی‌گوشتی بمیرم / کلاغ از روی قبرستان نگیرم! 

صد من گوشت آهو [یا شکار] به یک چُسِ تازی نمی‌ارزد!

بهشت به سرزنش نمی‌ارزد!

عطای (کسی) را به لقایش بخشیدن!

گوش کیرت را بخور، منت قصاب را نکش!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

آبه اگر قوَّت داشت، قوباغه‌اش نهنگ می‌شد!

کتاب کوچه: حرف آ (15) 104

آبه اگر قوَّت داشت، قوباغه‌اش نهنگ می‌شد!

قورباغه

(آبه=آن آب، در حالت معرفه: آن آب.) مترادف: کَل اگر طبیب بودی/سرِ خود دوا نمودی! * آردِ جـو، خودش را چه‌جور بسته که دیگران را ببندد! * اگر بابا بیل‌زنی، باغچه [یا درِ کونِ] خودت را بیل بزن! * غلاغه پیزیش درآمده بود، داد می‌زد «من جراحم!» * کچله اگر کلاه داشت سر کچل خودش می‌گذاشت! * اگر دانی که نان دادن ثواب است، خودت بخور که بغدادت خراب است!

احمد شاملو - آیدا سرکیسیان

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
صادق زمانی