از کوچه بامداد

آنچه محظوظ کند جان را

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کنسرت» ثبت شده است

ملاقات با کاسپار مرتز

یوهان کاسپار مرتز در 17 آگوست 1806 در پایتخت اسلواکی (Pozsony لهستان یا Bratislava کنونی) در خانواده­ای فقیر به دنیا آمد. او از همان نوجوانی گیتار و فلوت را به خوبی  می‌نواخت و در همان سال‌ها برای امرار معاش ناچار به تدریس موسیقی روی آورد.

در سال 1840 زادگاه خود را به مقصد وین ترک کرد؛ جایی­که توانست بزرگانی چون Anton Diabelli، Mauro Giuliani، Wenceslaus Matiegka و Simon Franz Molitor را ملاقات کند.
او یک ویرتوز بود و با کنسرتی در سال 1840 در وین توانست خود را به جامعه­ی هنری وین معرفی کند. این کنسرت تحت حمایت ملکه Carolina Auguesta برگزار شد و برای مرتز موفقیت بسیاری  را به ارمغان آورد. او در سال 1841 تورهایی در سرتاسر اروپا برگزار کرد و به اجرای کنسرت در اتریش، هلند، روسیه، برلین و درسدن (Dresden) پرداخت.

در درسدن با Josephine Plantin - پیانیست  کنسرت - آشنا شد و در سال 1842 در پراگ با او ازدواج کرد. در همین سالها Tobias Haslinger به انتشار آثار او مبادرت نمود. او در تورهای مختلف خود به­صورت سولو و نیز به صورت دوئت با همسرش برنامه اجرا می­کرد.

ژوزفین نقل می­کند که در یکی از تورهای‌شان در سال 1855 گمرک به مرتز به­ عنوان قاچاقچی وسایل موسیقی مشکوک می­شود. زیرا او نه تنها دو گیتار با خود حمل می­کرد، بلکه مقدار بسیار زیادی سیم نیز همراه خود داشت. مرتز این‌گونه توضیح داد، که او روش جدیدی در نواختن گیتار دارد و با ناخن ساز می‌زند. این کار صدای قوی‌­تر و شفاف­‌تری ایجاد می­کند ولی از طرف دیگر باعث می­شود سیم­ها زودتر پاره شوند.

در سال 1846 او تقریبا تا پای مرگ پیش رفت. آن‌هم بر اثر مصرف زیاد دارویی که برای ناراحتی اعصاب او تجویز شده بود. پس از 18 ماه و با پرستاری همسرش توانست سلامت خود را دوباره به­دست آورد و در سال 1848 دوباره کنسرت دهد. بعضی معتقدند کارهای او به میزان بسیار زیاد متأثر از قطعات رومانتیکی است که همسرش در طی این دوره­ی بیماری برای او می­نواخته است. او از موسیقیدانانی که برای پیانو می­نوشتند از جمله از شوپن، شوبرت، شومان و مندلسون، بسیار الهام گرفت.

قطعه‌ای که برای این بخش در نظر گرفته شده است، قطعه‌ای است با نام Elegy یا مرثیه. Elegy فرمی نوستالژی‌گونه است که در هنر و ادبیات وجود دارد و به نوعی بیان غم از دست دادن یا دوری از یک دوست یا چیزی در گذشته است.

با هم قطعه‌ی Elegy ساخته کاسپار مرتز را با اجرای مارک اشمیت آلمانی می‌شنویم.

Elegy by Johann Kaspar Mertz – Mark Schmidt

برای دریافت این قطعه، کلیک نمایید.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی

ملاقات با تارگا - بخش دوم و پایانی

تارگا در سال 1881 برای اجرای برنامه به لندن سفرکرد اما از زبان و آب وهوای انگلستان خوشش نیامد. داستانی در مورد حضورش در لندن وجود دارد که از این قرار است:

پس از کنسرت تعدادی از حضار که متوجه وضعیت روحی پایین تارگا شده بودند در مورد علت این وضع از او سوال کردند و احتمال دادند که شاید او برای خانه و خانواده دلتنگ است، بر همین اساس به او پیشنهاد دادند که لحظات غمگین خود را به موسیقی اش وارد کند و تارگا بر اساس همین پیشنهاد تم یکی از ماندگارترین آثارش یعنی  Lagrima را ساخت.

لطفاً برای دریافت و شنیدن قطعه لاگریما با اجرای ریتا هُنتی کلیک کنید.

تارگا در کنسرتی در والنسیا با بیوه ثروتمندی به نام Conxa Martinez ملاقات کرد که تبدیل به حامی با ارزشی برای تارگاشد. او به تارگا و خانواده‌اش اجازه داد از خانه او در بارسلون استفاده کنند، جایی‌که تارگا بخش عمده‌ای از آثار محبوبش را به رشته تحریر درآورد. خانم مارتینز سپس او را به گرانادا (Granada) برد. شهری که گیتاریست مشهور ما تِم یکی از بهترین آثارش را ساخت. Recuerdos de la Alhambra ، خاطرات کاخ الحمبرا ،تارگا آن را در بازگشت از گرانادا ساخت و به دوستش Alfred Cottin تقدیم کرد. مردی فرانسوی که کنسرت‌های او را در پاریس برنامه‌ریزی می‌کرد.

لطفاً برای دریافت و شنیدن قطعه خاطرات کاخ الحمبرا با اجرای دیوید راسل کلیک کنید.

برای پیوستن به کانال تلگرام «از کوچه بامداد» کلیک کنید.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صادق زمانی