عشق چرا؟
ترجمه که تمام شد نسخهی اولیه را پیش از ویرایش نهایی برای ناشر فرستادم تا برود پی کار مجوز و این قبیل کاغذ بازیهای جان به لب رسان. دیروز جواب ممیزی ارشاد آمد. محض رضای خدا از یک کلمه هم نگذشتهاند و تیغ تیز مصلح جامعه را برکشیده و ریشهی هرچه عشق و آغوش و بوسه بوده را از بیخ بریدهاند. نوشتهاند «حذف شود». این دومین تجربهی ما زوج جوان در مواجهه با شمشیر اصلاح به دستان ارشاد است. بوسه و آغوش و عشق را چگونه میتوان از میان برچید؟ تنها کاری که در این زمان از دست من بر میآید این است که زین پس در هر زمان و در میان هر جمعی که بودیم، معشوق و دلبر خود را تنگ در آغوش گرفته و جانانه ببوسم. من تیغ در دست ندارم، دروازههای قلبم را گشوده و هرچه عشق دارم به پای معشوقم میریزم تا زیر پایش گلستان شود. شما بسوزانید، ما میرویانیم.