هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
رازِ راه رفتن است
رازِ رودخانه پُل
رازِ آسمانستاره است
رازِ خاکگُل
رازِ اشک ها چکیدن است
رازِ جویآب
رازِ بالهاپریدن است
رازِ صبحآفتاب
رازهای واقعیرازهای برملاستمثل روز روشن استراز این جهان خداست
راز - عرفان نظرآهاری - از کتاب: چای با طعم خدا