از دید یه کارمند قطار، خداحافظی کردنای هر روزهی مسافرا دَمِ قطار یه حالت کاملاً کلیشهای داره. از دید یه پرستار، مرگ چهرهی دیگهای داره تا از دید یه عزادار.
هر کاری رو که آدم مرتب و بهصورت حرفهای انجام میده، اونو فسیل میکنه. شاید بهتر باشه آدم پیشامدای زندگی خودشو هم از دید یه کارمند ایستگاه قطار ببینه.
کورت توخولسکی – بعضیها هیچوقت نمیفهمن – ترجمه محمدحسین عضدانلو