کتاب کوچه: برخی از باورهای توده و آیینها پیرامون آب
◊ آب را خداوند عالم روز سهشنبه آفرید.
◊ آب (و نمک) مهریهی حضرت فاطمه است؛ به همین سبب از آلودن آن باید پرهیز کرد.
◊ آب را، حتا از دشمن خود دریغ نباید داشت؛ زیرا این عملی بود که شمر با اهل بیت کرد.
◊ فرشته و ملائکه از کسی که در آب تف کند قهرشان میآید.
◊ روی قبر تازه باید آب بپاشند تا روح مرده صفا یابد.
◊ آب پاشیدن به اشخاص دلسردی میآورد.
◊ هر کس در آب بشاشد جنّی میشود.
◊ ملائکه، آبهای دنیا را غربال میکنند و اگر در آن آشغال و زباله ببینند به کسی که آنها را در آب ریخته نفرین میفرستند.
◊ اگر شخص بزرگتر (از لحاظ سنی) زودتر از شخص کوچکتر سیراب بشود، روز قیامت باید او را کول کند و از روی پل صراط بگذارند.
◊ روزهای جمعه، هر آبی که روی زمین جاری است به بهشت میرود. به همین سبب جمعهها شستن رخت و ریختن کثافات در آب جاری معصیت است. اگر روز جمعه از رخت شستن ناگزیر باشند باید یک تکه از رخت سیدی را هم قاتی رخت و لباس خود کنند.
◊ آب نطلبیده مراد است. – تعارف کردن آب به کسی که اظهار تشنگی نکرده به فال نیک گرفته میشود و برای شخصی که آب را تعارفش کردهاند شگون دارد. – این شخص، حتا اگر تشنه هم نباشد جرعهیی از آن آب مینوشد، یزید را لعنت میکند و از صدق دل میگوید: «الهی خدا مراد همهی مسلمانها را برآرد!»
◊ اگر آب پشت کوزه یا کاسهی آب عرق کند، مهمان خواهد آمد.
◊ اگر پشت سر مسافر آب و جو بریزند زود برمیگردد.
◊ هر کس به لکهی آفتاب آب بپاشد، قرض بالا میآورد.
◊ دمر افتادن و آب خوردن عقل آدم را کم میکند.
◊ اگر سر سفره، آب (یا لقمه) به گلوی کسی بجهد معلوم میشود یکی از خویشاوندان او برای لقمهی نانی معطل است. ||پارهای این را نشانهی آمدن مهمان به خانه میدانند.||
◊ کسی که آب به گلویش بجهد سوقاتی میخورد.
◊ گیس، آب دل را میخورد. – اعتقادی بسیار قدیمی است که شادی دل و احساس نیکبختی سبب شادابی و پرپشتی موهای سر میشود، بخصوص در زنان.
◊ اگر آب نیمخوردهی اسب را روی سر بریزند موخوره را از میان میبرد.
◊ پس از آنکه جنازه میتی را غسل دادند باید آب «العفو» به سرش بریزند. – مردهشو کاسهیی را از آب پر کرده هفتبار میگوید «العفو» و بر آن فوت میکند و آن آب را به سر مرده میریزد.
◊ آب غسل مرده را اگر در خانهیی بپاشند اهل آن خانه آواره میشوند و هر کدام به گوشهیی میافتند.
برگرفته از کتاب کوچه - احمد شاملو و آیدا سرکیسیان