خر را که برند عروسی، نه برای خوشیست، برای آب و هیزم کشیست!
به این صورت نیز میآید: خر را میبرند عروسی که آب و هیزم بارش کنند. بدین معنی است: هرکسی باید مقام و موقع خود را بشناسد:
خرکی را به عروسی خواندند
خر بخندید و شد از قهقهه سست،
گفت: «من رقص ندانم بهسزا
مطربی نیز ندانم بهدرست؛»
«بهر حمالی خوانند مرا
کاب نیکو کشم و هیزم چُست!»
[خاقانی]
کتاب کوچه
احمد شاملو - آیادا سرکیسیان