رفیق باید ماندگار باشه نه یادگار!
خدا نگهدار محمد پورنظر ...
اینهمه زبان بلدم
(مادری،
غیر مادری،
اشاره،
فیزیکی،
روحی،
توهمی،
ارواح،
اشیا
و ...)
اما هنوز نتونستم به بعضیا بفهمونم:
به تو هیچ ربطی نداره!
هرگز سرباز وطن نبودهام
اما تنم کشتزار تلههای انفجاریست
در هیچ جبهه نجنگیدهام
اما کسی که در پی هم کشته شد، من بودم.
فرمانده!
از من چه مانده
جز تکه چوب پرچم آزادی
برای بازی گلف در میدانهای مین.
شمس لنگرودی
رازِ راه
رفتن است
رازِ رودخانه
پُل
رازِ آسمان
ستاره است
رازِ خاک
گُل
رازِ اشک ها
چکیدن است
رازِ جوی
آب
رازِ بالها
پریدن است
رازِ صبح
آفتاب
رازهای واقعی
رازهای برملاست
مثل روز روشن است
راز این جهان خداست
راز - عرفان نظرآهاری - از کتاب: چای با طعم خدا
علیاکبر عماد در جلد اول رنگارنگ، صفحهی 477، احتمالاً به نقل از محاضرهالاوائل و سامرهالاواخر داستان زیر را آورده است:
شخصی به نزد ایاس – قاضی عرب که از اذکیای عرب است – رفته از او پرسید که: - اگر کسی خرما خورَد اشکالی دارد؟
ایاس گفت: - نه.
گفت: - بعد از خوردن خرما اگر قدری آب بالای آن خورد چهطور است؟
گفت: - هیچ اشکالی ندارد.
گفت: - اگر بعد از مدتی در آفتاب نشیند؟
گفت: - ضرر ندارد.
گفت: - پس چرا همان آب و خرما که در آفتاب گذارند بعد خورند حرام است؟
ایاس گفت: - اگر قدری آب بر تو ریزند بر تو صدمهیی وارد آید؟
گفت: - نه.
گفت: - اگر قدری خاک بر تو پاشند آیا اعضاء تو را کوفتگی گیرد؟
گفت: - نه.
گفت: - اگر آب و خاک را به هم ضم کنند و خشتی سازند و بر سرت زنند چه شود؟
گفت: - بشکند و صدمه رساند.
قاضی گفت: - همچنانکه ترکیب آن دو چیز سر تو بشکند، بهشرح ایضاً از ترکیب این سه چیز قانون شرع بشکند و حد بر تو لازم آید.
برگرفته از کتاب کوچه - احمد شاملو و آیدا سرکیسیان
*کتاب کوچه: حرف آ: آب
آب را بر سر زنی، سر نشکند.
خاک را بر سر زنی، سر نشکند.
آب را با خاک اگر قاتی کنی، مالش دهی تا گل شود، قالب زنی خشتی شود، کوره نَهی آجر شود، بر سر زنی سر بشکند!
بحر طویلگونهیی است پرداختهی عوام؛ تمثیلی بر اثبات این حقیقت که هرکاری را طریقی است و در هر امری تنها از راه درست آن باید رفت تا به مقصد رسید.
کتاب کوچه - احمد شاملو و آیدا سرکیسیان
26. مجردی و قلندری را مایهی شادمانی و اصل زندگانی دانید.
27.خود را از بند نام و ننگ برهانید تا آزاد توانید زیست.
28. در دام زنان میفتید، خاصه بیوگان کُرّه دار.
29. از بهر جماع سرد حلال، عیش بر خویش حرام مکنید.
30. دختر فقیهان، شیخان، قاضیان و عوانان را مخواهید؛ و اگر بی اختیار پیوندی با آن جماعت اتفاق افتاد [با عروس چنان کنید] تا گوهر بد به کار نیاورد و فرزندان گدا، سالوس، مزور و پدر و مادر آزار از ایشان در وجود نیاید.