از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم!
اینجا بخشی از مسیری است که قریب ۱۰ سال پا به پای زندهرود بر آن پای فرسودم و دویدم ... همهی فصلها و ماهها و روزها و ساعاتاش را دیدهام؛
اینک اما با زانویی آسیب دیده و خسته از دورانی محنتبار قدم میزنم بر آن و یاد میکنم از دویدنهایم که طبی بزرگ زیر پای چپ آن را به کامام زهر کرد ... کنسرتو مادریگال به یاد آیدا پرستی گوش میدهم و در فکر مینیسکی هستم که تمام خاطرات دویدنهایام در درد آن خلاصه میشود. حالا میفهمم از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم.
ﺁﺭﺗﻮﺭ ﺷﻮﭘﻨﻬﺎﻭﺭ، ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺰ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﺳﮑﻪﯼ ﻃﻼ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﻬﺎﺭﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﯿﺐ ﻣﯽ ﻧﻬﺎﺩ. ﯾﮑﺒﺎﺭ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﺁﻗﺎﯼ ﺷﻮﭘﻨﻬﺎﻭﺭ، ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟»
ﺷﻮﭘﻨﻬﺎﻭﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﺮﻁ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ، ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ، ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﻭ ﺳﮓ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺴﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ، ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺍﻋﺎﻧﻪ ﯼ ﻓﻘﺮﺍ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ!»
ﻣﺎﺟﺮﺍﻫﺎﯼ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ
ﻫﻨﺮﯼ ﺗﻮﻣﺎﺱ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﻟﯽ ﺗﻮﻣﺎﺱ
ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﺣﻤﺪ ﺷﻬﺴﺎ
ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﻗﻘﻨﻮﺱ
دیشب از سوی آن مکان همام، همان آشپزخانه ستاد نیروی انتظامی برای ما افطاری آوردند ... مثلاً حلیم بادمجان ... رنگ آش کشک بود ... مثل سوپ شل بود و بوی ... میداد ... غلط اضافی نمودیم محض امتحان و البته بعد از بازنمودن روزه، یک قاشق خوردیم ... گلاب به رویتان انگار قرص مسهل بود ... چشمتون روز بد نبینه ...
اجرای موسیقی دو واسطه دارد و یکی از آنها «ساز» است. در ادامه با اثر ماندگار آهنگساز انگلیسی بنجامین بریتن آشنا شده و آنر با هم خواهیم شنید. برای دریافت موومانهای قطعه به کانال تلگرام وبلاگ به آدرس: https://telegram.me/azkuceyebamdad بروید گفتنی است بهتر است مطلب مربوط را مطاله نموده و قطعه را بخش به بخش بشنوید ... هدفون فراموش نشود و اندکی خلوت و تنهایی ...
راهنمای ارکستر برای جوانان
اثر ماندگار بنجامین بریتن
راهنمای ارکستر جوانان یا Young Person's Guide to the Orchestra یک مجموعه کلاسیک تلویزیونی بود که در سال 1960 میلادی توسط رهبر نامدار ارکستر، لئونارد برنستین (Leonard Bernstein) پایهگذاری شد. برنستین این برنامه را برای آشنایی جوانان، به خصوص کودکان مدرسهای با ارکستر ساخت. برنامهای که نه تنها به موسیقی کلاسیک اروپا، که به انواع مختلف سازهای ارکستر می پرداخت و هر هفته از شبکه CBS و بعدها از شبکه PBS پخش میشد؛ و تا سال 1972 میلادی ادامه داشت.
راهنمای ارکستر برای جوانان، اُپوس 34؛ با نام «واریاسیونها و فوگ بر روی تِمی از هنری پورسل» در سال 1946 میلادی توسط بنجامین بریتن (Benjamin Britten) ساخته شد. تم، یک ملودی است که به عنوان مبنای آفرینش یک اثر موسیقایی به کار گرفته میشود. این اثر در اصل برای یک فیلم مستند آموزشی به نام «سازهای ارکستر» به کارگردانی میور متیسن ساخته شد و توسط ارکستر سمفونیک لندن به رهبری مالکوم سارجنت (Malcolm Sarhent)به اجرا درآمد. این اثر یکی از بهترین ساختههای آهنگساز و همچنین در کنار «کارناوال حیوانات» ساختهی کَمی سنسانس (Camille Saint-Saëns) و «گرگ و پیتر» اثر پروکفیف (Prokofiev) یکی از سه اثر محبوب در زمینهی آموزش موسیقی به کودکان میباشد.
این اثر به گفته خود آهنگساز، «با علاقه و مهربانی برای فرزندان جان و جین ماود: هامفری، پاملا، کارولین و ویرجینیا برای یادگیری و سرگرمی آنها» نوشته شد.
اثر مزبور بهوسیلهی سازهای زیر اجرا می شود (سازها را می توان به گروههای: زهیها، بادیهای چوبی، بادیهای فلزی، کوبهایها، شستی دارها و سازهای الکترونیک تقسیمبندی کرد):
زهیها: یک هارپ، ویولنهای اول و دوم، ویولاها، ویولنسلها و کُنترباسها؛
بادیهای چوبی: یک پیکولو، دو فلوت، دو اُبوآ، دو کلارینِت (یکی در سی بمل و دیگری در لا ماژور) و دو باسون؛
بادیهای فلزی: چهار هورن در فا ماژور، دو ترومپت در دُ ماژور، سه ترومبون ( دو تنور و یک باس) و یک توبا (باس)؛
کوبهایها: تیمپانی، طبل بزرگ، سِنج، تَمبورین، مثلث، طبل کوچک، بلوک چوبی (یا بلوک چینی که منتسب به کشور چین است، یک مکعب مستطیل توخالی که از چوب ساخته میشود و با کوبه طبل بر آن نواخته میشود)، زایلولفون، قاشقک، تام تام (گونگ) و تازیانه (دو قطعه چوب لولا شده که بر هم کوبیده میشوند).
این اثر ماندگار چنین آغاز می شود:
در ابتدا تم شکوهمند اثر شنیده می شود، این تم دارای شش بخش به شرح زیر است:
1. تمام ارکستر
2. بادیهای چوبی
3. بادیهای برنجی
4. زهیها
5. کوبهای ها
6. تمام ارکستر
سپس سیزده واریاسیون یا تکرارهای دگرگون شدهی ریتم شنیده میشود. در هر کدام از آنها هربار ساز یا سازهایی متفاوت به اجرای موسیقی میپردازند. البته سازهای هر واریاسیون از یک خانواده میباشند. هر واریاسیون با زیرترین ساز یک خانواده شروع می شود و با بمترین ساز همان خانواده به پایان میرسد. برای نمونه، واریاسیون شماره یک که به سازهای بادی چوبی اختصاص دارد، با پیکولو و فلوت شروع میشود؛ سازهایی که زیرترین صداها را در این خانواده دارند. این واریاسیون با اجرای باسون به پایان میرسد که بمترین ساز خانوادهی بادیهای چوبی است.
هر واریاسیون 30 ثانیه تا یک دقیقه به طول میانجامد؛ اما طولانی ترین واریاسیون، واریاسیون شماره سیزده میباشد که اختصاص به سازهای کوبهای دارد و حدود دو دقیقه به دارازا می انجامد. واریاسیونها به شرح زیر اجرا میشوند:
بادی های چوبی
واریاسیون 1: فلوتها و پیکولوها
واریاسیون 2: اُبوآها
واریاسیون 3: کلارینتها
واریاسیون 4: باسونها
زهیها
واریاسیون 5: ویولونها
واریاسیون 6: ویولاها
واریاسیون 7: ویولونسلها
واریاسیون 8: کُنترباسها
واریاسیون 9: هارپ
بادیهای برنجی
واریاسیون 10: هورنها
واریاسیون 11: ترومپتها
واریاسیون 12: ترومبونها و توبا
کوبهایها
واریاسیون 13: الف. تیمپانی، طبل بزرگ و سنج
ب. تمبورین و مثلث، طبل کوچک و بلوک چوبی
ج. زایلوفون
د. قاشقک و تام تام (گونگ)
هـ. تازیانه
و. تمام کوبهایها، زایلوفون و مثلث
واریاسیون سیزده بیدرنگ با یک ملودی جدید و سرزنده که پیوکولو آن را به تنهایی مینوازد، دنبال می شود. این ملودی، همان فوگ است که با صدای زیر پیکولو به گوش میرسد. سپس سازهای دیگر به صدا درآمده و همان ملودی را تکرار میکنند؛ پس از این بخش بادیهای برنجی به تم اصلی بازگشته (پس از ضربهی تام تام) و پایانی پرهیجان و پرقدرت را برای شنونده به اجرا میگذارند.
مطالب فوق از کتاب «درک و دریافت موسیقی» و مطالب پراکنده در اینترنت جمعآوری و تدوین شد.
#حس_های_گمنام
اگر من به جای جراحی شروع کنم به اینکه هر شب در خانهام در گروه کُر آواز بخوانم، آن وقت ویرانیام از راه میرسد! اگر من بروم دستشویی و – معذرت میخواهم- آن طرف کاسهی توالت کارم را بکنم و زینا و داریا پتروونا هم همینکار را بکنند، آنوقت دستشویی ویران میشود. نتیجه میگیریم که ویرانی در مستراح نیست، بلکه در کلّههاست. [...] نمیشود همزمان به دو خدا خدمت کرد. نمیشود همزمان هم مسیر حرکت تراموا را جارو زد و هم برای فلان آوارههای اسپانیایی تعیین تکلیف کرد. اینکار از عهدهی هیچکس برنمیآید دکتر، بهخصوص از عهدهی آدمهایی که دویست سالی از اروپاییها عقب ماندهاند و تا امروز حتا نمیتوانند درست و حسابی دگمه تُنبانِشان را ببندند.
زمین ما یکمی بیشتر از «چهار و نیم میلیارد» سال عمر از خدا گرفته و از روزی که اولین نشانههای حیات روی کرهی آبی رنگ ما ظاهر شد حدود «سه میلیارد و هشتصد میلیون» سال گذشته (اگر فکر کردید در زمینشناسی ما با اعدادی روبرو هستیم که در ماشینحسابهای جیبی شما جا بشه سخت در اشتباهید ... برای همینه که هنوز کسی به این اعداد و ارقام دستبرد نزده [آیکن چشمک معنادار]). القصه، در این چهار میلیارد و خردهای سال حوادث و اتفاقات زیادی برای زمین گذشته و چه شبهایی را که صبح نکرده! یک سری از این اتفاقات و حوادث مهم که برای زمینشناسها خیلی هم اهمیت دارند «حوادث انقراضی» یا "Extinction Events" نام دارد. به بزرگترین این رخدادها «حوادث انقراضی بزرگ» یا "Mass Extinction Events" میگویند. در مجموع تا بهحال
زمینشناسها دود چراغ میخورند تا تاریخچهی سیارهی ما را بفهمند. آنها هرچه بیشتر و بهتر این تاریخچه را بفهمند بهتر میتوانند تاثیری که فرآیندها و رخدادهای گذشتهی زمین شاید بر آیندهی زمین داشته باشد را درک کنند.
زمینشناسی عبارت است از:
این مطالعه همچنین شامل موجودات زندهای که در سیاره ما سکنا گزیدهاند نیز میشود. یکی از مهمترین و هیجانانگیزترین بخشهای زمینشناسی آن است که ببینیم مواد تشکیل دهندهی زمین، ساختارها، فرآیندها و موجودات زنده چگونه با گذشت زمان تغییر کردهاند.