زن شیء است،
گاه گرانبها،
گاه زیانبار،
اما همیشه متفات.
مرد با تبدیل کردن زن به شیء و با دگرگون کردن او به نحوی که منافع، خودخواهی، عذاب و حتا عشقش انشا میکند، زن را به یک آلت، وسیلهای برای کسب تفاهم و لذت، راهی برای رسیدن به بقا، دگر گون میکند.
چنانکه سیمون دوبوار گفته است: «زن بت است، الهه است، مادر است، جادوگر است، پری است، اما هرگز خودش نیست.»
بنابراین روابط عشقی ما از همان آغاز تباه شده است، از ریشه مسموم است. شبحی بین ما حایل میشود و این شبه تصویر اوست؛ تصویری که ما از او پرداختهایم و او خود را بدان آراسته است.